English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1365 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to inspan oxen U این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inyala U یکجور بز کوهی در افریقای جنوبی
kraal U دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
kraals U دهکده بومیان افریقای جنوبی کلبه
hyena dog U یکجور کفتار سگ مانند در افریقای جنوبی
marimba U سنتور چوبی افریقای جنوبی ومرکزی
gemsbuck U بز یااهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
gemsbok U بزیا اهوی کوهی بزرگ افریقای جنوبی
kar U فلات خشک در افریقای جنوبی که خاک ان رس است
grivet U نوعی میمون خاکستری مایل به ابی افریقای جنوبی
apartheid U نفاق و جدایی بین سیاه پوستان و سفید پوستان افریقای جنوبی
orthopaedy U معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
excipient U مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
parang U یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
court plume U پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
wampun U خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
putty powder U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
law calf U پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
jeweller's putty U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
rhatany U ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
Cinquecento U [واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
southern light U سپیده جنوبی فجر جنوبی
aurora australis U فجر جنوبی سپیده جنوبی
alpha librae U زبانی جنوبی کفه جنوبی
southern dawn U سپیده جنوبی فجر جنوبی
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
south american revolution U انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
Benin U کشور بنین در افریقای غربی
inkling U اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
This book sells like hot cakes U این کتاب را روی دست می برند
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
portmanteau U واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus U واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux U واژه مرکب از دو واژه
jig U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
i am afriad U برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
jigs U اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
petersham U یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
austral U جنوبی
southerly U جنوبی
south U جنوبی
southern U جنوبی
southerners U جنوبی
southerner U جنوبی
southern light U شفق جنوبی
this line lies north U جنوبی است
zubenelgenubi U زبانی جنوبی
southern crown U اکلیل جنوبی
piscis australis U حوت جنوبی
South Africa آفریقای جنوبی
aurora australis U شفق جنوبی
crux U صلیب جنوبی
southern dawn U شفق جنوبی
corona australia U اکلیل جنوبی
corona australis U اکلیل جنوبی
Antarctic U قطب جنوبی
souther U باد جنوبی
piscis australis U ماهی جنوبی
crucis U صلیب جنوبی
triangulum australe U مثلث جنوبی
coronae australis U اکلیل جنوبی
kiffa australis U زبان جنوبی
kiffa australis U کفه جنوبی
southern lights U شفق جنوبی
southern cross U صلیب جنوبی
poncho U کلیجه امریکای جنوبی
alpha piscis australis U الفا- حوت جنوبی
grison U یکجوربوزینه درامریکای جنوبی
grison U یکجورموش خرمادرامریکای جنوبی
ponchos U کلیجه امریکای جنوبی
macaw U طوطی دم بلندامریکای جنوبی
famolhout U الفا- حوت جنوبی
farkleberry U تمشک امریکای جنوبی
peso U مسکوک امریکای جنوبی
coypu U سگ ابی امریکای جنوبی
llamas U شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pawpaw U درخت نخل امریکای جنوبی
margay U گربه پلنگی امریکای جنوبی
guanaco U شتر بی کوهان امریکای جنوبی
zubenelgenubi U کفه جنوبی الفا- میزان
glass snake U نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
sapajou U یکجوربوزینه کوچک درامریکای جنوبی
llama U شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pampean U وابسته به جلگههای پهناورامریکای جنوبی
soiuthern cross U چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
Bushman U خانه بدوش درافریقای جنوبی
Bushmen U خانه بدوش درافریقای جنوبی
austral U تحت تاثیر باد جنوبی
nutria U پوست سگ ابی امریکایی جنوبی
lamas U شتر بی کوهان امریکای جنوبی
epistle side U [محراب در گوشه جنوبی کلیسا]
lama U شتر بی کوهان امریکای جنوبی
kaf U عضویکی ازنژادهای bantuدرافریقای جنوبی
pawpaws U درخت نخل امریکای جنوبی
amazon U رود امازون درامریکای جنوبی
harpy eagle U دال بزرگ ونیرومند درامریکای جنوبی
ixia U یکجور سوسن یا سنبل درافریقای جنوبی
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
anaconda U نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
grysbok U بزکوهی کوچک وخاکستری رنگ درافریقای جنوبی
Ho Chi Minh City U شهر هوشی مین مرکز ویتنام جنوبی
Latvia U جمهوری لتونی در کرانهی جنوبی دریای بالتیک
pampa U جلگه پهناورسبزو بی درخت درجنوب رود درامریکای جنوبی
panama hat U کلاهی است ازبرگهای بوریایکجورنخل درامریکای جنوبی میبافند
panama hats U کلاهی است ازبرگهای بوریایکجورنخل درامریکای جنوبی میبافند
kaffir U کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
kafir U کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
west lndies U جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
neologism U نو واژه
neologisms U نو واژه
word U واژه
term U واژه
mosul U واژه
worded U واژه
termed U واژه
terming U واژه
pejorative U واژه تحقیری
word count U واژه شماری
philologist U واژه شناس
keyword U واژه کلیدی
dissylable U واژه دوهجائی
glossaries U واژه نامه
intercalation U واژه افزایی
glossary U واژه نامه
cognate U واژه هم ریشه
lexicon [dictionary] U واژه نامه
word blindness U واژه کوری
stimulus word U واژه محرک
word-blindness U واژه کوری
dictionary U واژه نامه
worded U واژه سخن
glossary U واژه نامه
paronym U واژه هم ریشه
punctuation for reference U زیر واژه
synonyms U واژه هم معنی
neologism U واژه تراشی
wordbook U واژه نامه
score out that word U ان واژه را خط بزنید
lexicology U واژه شناسی
the root of a word U ریشه واژه
coinage U ابداع واژه
loanword U واژه عاریه
loanword U واژه بیگانه
buzz word U رمز واژه
buzz words U رمز واژه
synonyms U واژه مترادف
synonym U واژه هم معنی
word deafness U واژه کری
wordbook U واژه نامه
word book U واژه نامه
word order U ترتیب واژه ها
neologism U واژه جدید
word U واژه سخن
neologisms U واژه جدید
synonym U واژه مترادف
neologisms U واژه تراشی
neolalia U واژه تراشی
this word means a dog U این واژه یعنی سگ
word building test U ازمون واژه سازی
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
word choice test U ازمون واژه گزینی
wordprocessing program U برنامه واژه پردازی
an inseparable prefix U سر واژه جدا نشدنی
word association test U ازمون تداعی واژه ها
word span test U ازمون فراخنای واژه ها
dictionary sort U ترتیب واژه نامهای
teragram U واژه چهار حرفی
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
wordage U کلمات واژه بندی
lexicons U واژه نامه دیکسیونر
lexicon U واژه نامه دیکسیونر
syncopation U کوتاه سازی واژه
homely [British E] <adj.> U سنگین [واژه تحقیری]
logomachy U بازی واژه پردازی
septisyllable U واژه هفت هجائی
prandial U واژه شوخی امیز
post fix U در پایان واژه چسباندن
homely [British E] <adj.> U بیمزه [واژه تحقیری]
pentasyllable U واژه پنج هجائی
polysllable U واژه جند هجائی
homely [British E] <adj.> U خفه [واژه تحقیری]
octosyllable U واژه هشت هجائی
score out that word U روی ان واژه خط بکشید
spicery U انباری ادویه [واژه قدیمی]
dictionaries U کتاب لغت واژه نامه
glossaries U واژه نامه ضمیمه کتاب
a word with a pejorative connotation U واژه ای با معنای ضمنی منفی
glossary U واژه نامه ضمیمه کتاب
purism U واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
God bless [you] ! U خدا حافظ [واژه کهنه]
periphrasis U استعمال واژه ها وعبارات زائد
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
rebus U نشاندادن واژه ها بصورت مصور
dictionary U کتاب لغت واژه نامه
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1affixation
1popsicle
1pedal pamping
1construed
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com